قرآن کریم

نوشته شده توسطنژاد شاهبداغي


? إنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ ?
همانا رحمت خدا به نیکان و نیکی‌کنندگان نزدیک است

سوره مبارکه اعراف - آیه 56

تفسیر قرآن

نوشته شده توسطنژاد شاهبداغي 4ام خرداد, 1396

✳️جزء نهم

?آیه 185سوره مبارکه اعراف

?أَوَلَمْ يَنظُرُواْ فِى مَلَكُوتِ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَي‏ءٍ وَأَنْ عَسَى‏ أَن يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَىِ‏ّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ

?ترجمه?

آیا در ملكوتِ آسمان‏ها و زمین و هرچه خدا آفریده، به دقّت نمى‏نگرند (تا بدانند آفرینش همه‏ى آنها هدفدار است، نه بیهوده) و اینكه شاید زمان (مرگ) آنان نزدیك شده باشد؟ پس بعد از این (آیات روشن)، به كدام سخن ایمان خواهند آورد؟

?نکته ها? 

«ملكوت» از «مُلك»، به معناى حكومت و مالكیّت است. اینجا به حكومت مطلقه‏ى خداوند بر هستى اطلاق شده است. 

⚡️پيام ها ↪️

1⃣↩️نگاه اندیشمندانه، عمیق و متفكّرانه، ثمربخش و كارگشا مى‏باشد. (توجّه و اندیشه درباره‏ى باطن هستى و شیوه‏ى ارتباط آن با آفریدگار، آدمى را به خداوند مرتبط مى‏سازد، چنانكه توحید و نبوّت را باید با عقل و فكر فهمید، نه از روى تقلید). «أولم یتفكّروا، أولم ینظروا» 

2⃣↩️ توحید، سرچشمه و پشتوانه‏ى نبوّت است و دقّت در ملكوت هستى، روشن مى‏كند كه این نظام رها شده نیست. «أولم ینظروا … فباىّ حدیث» 

3⃣↩️بیشتر بدبختى‏ ها به خاطر غفلت از یاد مرگ است. «عسى ان یكون قداقترب أجلهم» (یاد مرگ، در كاستن از لجاجت، مؤثّر است و مردم را به استفاده از فرصت و به ایمان آوردن پیش از فرا رسیدن مرگ، فرا مى‏خواند) 

4⃣↩️ آفرینش هیچ ذرّه ‏اى، بى‏ هدف نیست. «من شى‏ء» 

5⃣↩️قرآن و آیات الهى، بهترین كتاب و سخن است و هیچ عذرى براى نپذیرفتن آنها نیست. «فبأىّ حدیث بعده» 

6⃣↩️كسى كه به قرآن و معارف آن ایمان نیاورد، دیگر به هیچ سخن هدایت‏ بخشى ایمان نمى ‏آورد. «فبأىّ حدیث بعده یؤمنون» 

7⃣↩️دقّت در نظام تكوین، سبب ایمان آوردن به نظام تشریع است. «أولم ینظروا… بعده یؤمنون» 

وفات حضرت زینب

نوشته شده توسطنژاد شاهبداغي 23ام فروردین, 1396

​سلام بر تو اي کسي که صبر شد حقير تو

نديده بعد فاطمه جهان زني نظير تو

اي آيينه تمام نماي صبر و ايثار،

تو را به چه نام بخوانم که نامت يادآور حماسه عاشورا و يادآور اسارت و غربت يتيمان کربلاست . 

اي بانوي غم! 

تو هديه اي از جانب خدا بودي

نه تنها زينت پدر که زينت مادر بودي و زينت خاندان نبوت و امامت … 

و آمده بودي تا صبر را شرمنده کني . 

آمده بودي تا رسالت خود را به انجام برساني . برادر را مونس و يار باشي و قافله حسيني را سالار و اسيران را غمخوار . 

اي داغدارترين شقايق! 

تو وارث مظلوميت ستردگي بودي که در خاندان طاهرت نسل به نسل به ارث مي رسيد و صبر بلندترين واژه اي بود که در تو به وديعه نهاده شده بود . 

هيچ قلبي چون قلب تو نسوخت و هيچ چشمي چون چشم تو زيبايي را در صحراي کربلا نديد .
بانوي عقـل و صبــــر

زينب(س) بانويي که نه تنها در زنان، بلکه در مردان عالم، کمتر نظيرش را مي‌توان ديد. توانا بانويي که عالي‌ترين نمونه‌اي از شهامت و دليري، دانش و بينش، کفايت و خردمندي، قدرت روحي و تشخيص موقعيت بوده وهر وظيفه‌اي از وظايف گوناگون اجتماعي را که به عهده گرفت، به خوبي انجام داد. در تاريخ وفات حضرت زينب کبري(س) سومين فرزند اميرمومنان حضرت علي(ع) اختلاف نظر وجود دارد، اما مشهور اين است که آن حضرت در 15 رجب سال 62 هجري روز يکشنبه وفات کرده است

با حسين بودن شرط ازدواج زيـنب (س ) با عبدالله

گفته‌اند: حضرت اميرالمؤمنين (ع) هنگامي که زينب (س) را به پسر برادرش عبدالله بن جعفر تزويج کرد، در ضمن عقد، شرط نمود هر گاه زينب خواست با برادرش حضرت امام حسين (ع) سفر رود، او را از آن منع نکرده و باز ندارد، و چون عبدالله بن جعفر خواست حضرت امام حسين (ع) را از سفر عراق باز دارد و حضرت آن را نپذيرفت و عبدالله مايوس و نوميد گرديد، دو فرزندش عون و محمد را فرمان داد که به همراه آن بزرگوار به عراق روند و در برابر آن حضرت جهاد و کارزار نمايند.

زينب از حسين(ع) جــدا نمي‌شود

حضرت زينب کبري (س) از سوم شعبان سال 60 هجري در مکه بود. چون سربازان يزيد مي‌خواستند در مکه و در حرم امن الهي امام حسين (ع) را مخفيانه بکشند، لذا امام روز ترويه که روز هشتم ذي الحجه است، مکه را به سوي عراق ترک کرد. زينب (س) نيز در اين کاروان حضور داشت. ابن عباس گفت: يا حسين! اگر خود مجبور به رفتن هستي، زنان را با خود همراه مبر. زينب (س) چون اين سخن را شنيد، سر از کجاوه بيرون کرد و گفت: ابن عباس! مي‌خواهي مرا از برادرم حسين جدا کني؟! من و جدايي از حسين؟!هرگز.
اســارت افتخار زينب و رمز ماندگاري قيام عاشـــورا

“پس از حادثه کربلا حضرت زينب (س)، حدود يک سال و شش ماه زندگي کرد. حضرت در کاروان اسيران، همراه ديگر بازماندگان قافله کربلا به کوفه و سپس به شام برده شد. اگر چه رهبري بازماندگان بر عهده امام سجاد بود، زينب کبري (س) نيز سرپرستي را برعهده داشت.

سخنراني قهرمانانه زينب (س) در کوفه، موجب دگرگوني افکار عمومي شد. وي در برابر نعره مستانه عبيدالله بن زياد، آن گاه که به پيروزيش مي‏‌نازيد و مي‏‌گفت: “کار خدا را با خاندانت چگونه ديدي؟!” با شهامت و شجاعت وصف ناپذيري گفت: جز زيبايي چيزي نديده‏‌ام. شهادت براي آنان مقدر شده بود. آنان به سوي قربانگاه خويش رفتند به زودي خداوند آنان و تو را مي‏‌آورد تا در پيشگاه خويش داوري کند».

آن گاه که ابن زياد دستور قتل امام سجاد را صادر کرد، زينب (س) با شهامت تمام، برادر زاده‏‌اش را در آغوش گرفت و گفت: اگر خواستي او را بکشي مرا هم بکش. به دنبال اعتراض زينب (س)، ابن زياد از کشتن امام پشيمان شد.

کاروان آزادگان به دمشق رفت. در شام نيز زينب (س) توانست افکار عمومي را دگرگون نمايد. جلسه‏‌اي يزيد به عنوان پيروزي ترتيب داده بود و در حضور بازماندگان واقعه کربلا، سربريده حسين (ع) را در تشت نهاد و با چوب‌د‌ستي به صورتش مي‏‌زد، زينب کبري (س) با سخنراني خويش غرور يزيد را در هم کوفت و او را از کرده خويش پشيمان کرد. سرانجام يزيد مجبور شد کاروان را با احترام به مدينه برگرداند.

در مدينه نيز زينب (س)، پيام آور شهيدان، ساکت ننشست. او با فريادش مردم مدينه را بر ضد حکومت يزيد شوراند. حاکم مدينه در پي تبعيد حضرت زينب (س) برآمد. به نوشته برخي حضرت به شام سفر نمود و در همان جا درگذشت. برخي ديگر گفته‏‌اند: حضرت به مصر هجرت نمود و در تاريخ پانزدهم رجب سال 62 هجري درگذشت .وفات بانوی صبر و استقامت حضرت زینب کبری( س )تسلیت باد

سخنانی از مقام معظم رهبری درباره نوروز

نوشته شده توسطنژاد شاهبداغي 28ام اسفند, 1395

حضرت آيت الله العظمي خامنه اي(مدظله العالي) در مناسبت هاي گوناگون به ويژه در پيام ها و سخنراني هاي مربوط به نوروز مطالب روشنگرانه ي فراواني را با هدف تبيين موضوع يا پاسخ به برخي شبهات و برداشت هاي نامناسب درباره عيد نوروز با ارائه رهنمودهاي سازنده و لازم در رابطه با اين عيد ملي بيان فرموده اند كه در نوشته حاضر برگزيده اي از اين رهنمودها به شرح زير تقديم مي گردد:

 معنا و حقيقت نوروز

مقام معظم رهبري صرف نظر از مفهوم و معناي اصطلاحي نوروز، با نگاهي دقيق به تبيين حقيقت نوروز مي پردازند و از اين رهگذر، روش و شيوه درست بهره برداري از اين ايام را در راستاي كسب فضيلت هاي اخلاقي و كمالات انساني و پيشرفت همه جانبه جامعه اسلامي به ويژه حفظ استقلال و عزت اسلامي را مورد اشاره و تاكيد قرار مي دهند و در اين باره از جمله مي فرمايند:

آنچه مهم است، عمل و نيت ماست. نوروز، به معناي روز نو و حالت نو بوده و هست. از لحاظ طبيعت، روز اول حَمَل كه اول بهار حساب شده است روزي نو محسوب مي ‏شود؛ ليكن روز نو، منحصر به تجديد وضعيتي در طبيعت نيست؛ همچنان كه در بعضي از رواياتِ وارد شده‏ ي در باب نوروز از ائمه‏ ي هدي (عليهم‏ السّلام)، انسان خوب احساس مي‏كند كه آن بزرگواران هم، بنا به رسم اسلام كه همه جا رسوم و سنتها و واژه‏ ها را گرفت و محتواي آن‏ها را عوض كرد در مورد كلمه‏ ي نوروز و روز نوروز، درصدد چنين كاري بودند. وقتي از امام (عليه‏ السّلام) سؤال مي‏كنند كه «ما النّيروز؟»، حضرت طبق بعضي از تعبيرات مي ‏فرمايند: «اتدري ما النّيروز؟»: مي‏داني كه نوروز چيست؟ نمي‏گويند، مي‏داني نوروز چه وقتي است؛ مي‏فرمايند، مي‏داني نوروز چيست؟

در معناي نوروز و اين‏كه نوروز چيست، در روايات مختلف، تعبيرات مختلفي هست. مثلاً آن روزي كه رسول اكرم(صلّي‏ اللَّه‏ عليه‏ واله‏ وسلّم)، اميرالمؤمنين را به خلافت منصوب كرد، آن روز، نوروز بود. يا در روايت ديگر، آن روزي كه دجّال در آخرالزمان، به‏ دست حضرت مهدي(ارواحنافداه) به قتل برسد، آن روز، نوروز است. يا حتّي در بعضي از روايات آمده، آن روزي كه آدم هبوط كرد، آن روز، نوروز بود. نوروز، يعني روزي نو در تاريخ بشر و حالتي نو در زندگي انسانها. علي‏ الظاهر در اين روايات، امام نمي‏ خواهند بفرمايند كه آن روزي كه اين وقايع در آن اتفاق افتاده است، يا خواهد افتاد، با روز اول حَمَل، مصادف بوده يا خواهد بود. نه، خيلي مستبعد است كه مراد اين باشد؛ مراد اين است كه معناي نوروز را بفهميم.

نوروز، يعني روزي كه شما با عمل خودتان، با حادثه ‏يي كه اتفاق مي‏ افتد، آن را نو مي‏ كنيد. روز بيست‏ ودوم بهمن كه ملت ايران، حادثه‏ ي عظيمي را به كمك خدا تحقق بخشيد، روز نويي (نوروز) است. آن روزي كه امام امت، قاطعاً به دهانِ مستكبرِ قلدرِ گردن‏ كلفت دنيا – يعني امريكا – مشت كوبيد، آن روز، روز نو و راه نويي (نوروز) بود؛ حادثه‏ ي نويي بود كه اتفاق مي‏ افتاد و افتاد. ما بايد نوروز را، نو روز كنيم. نوروز به حسب طبيعت، نوروز است؛ جنبه‏ي انساني قضيه هم به دست ماست كه آن را نوروز كنيم.[1]

مقام معظم رهبري اين موضوع را در سخني ديگر با اين عبارت مورد تاكيد قرار مي دهند و مي فرمايند:

نوروز، يعني روز نو. در روايات ما - بخصوص همان روايت معروفِ «معلّي‌بن‌خنيس» - به اين نكته توجّه شده است. معلّي‌بن‌خنيس كه يكي از رُوات برجسته‌ي اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصيت‌هاي برجسته و صاحب راز خاندان پيغمبر محسوب مي‌شود. او در كنار امام صادق عليه‌الصّلاة‌ و السّلام زندگي خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسيده است. معلّي‌بن‌خنيس - با اين خصوصيات - خدمت حضرت مي‌رود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است - در تعبيرات عربي، «نوروز» را تعريب مي‌كنند و «نيروز» مي‌گويند حضرت به او مي‌فرمايند : «أتدري ما النيروز؟» آيا مي‌داني نوروز چيست؟

بعضي خيال مي‌كنند كه حضرت در اين روايت، تاريخ بيان كرده است! كه در اين روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضيه‌ي نوح اتّفاق افتاد، ولايت اميرالمؤمنين عليه‌السّلام اتّفاقافتاد و چه و چه. برداشت من از اين روايت، اين نيست. من اين طور مي‌فهمم كه حضرت، «روز نو» را معنا مي‌كنند. منظور اين است: امروز را كه مردم، «نوروز» گذاشته‌اند، يعني روزِ نو! روزِ نو يعني چه؟ همه‌ي روزهاي خدا مثل هم است؛ كدام روز مي‌تواند«نو» باشد؟

نوروز در درون خود شرط دارد. روزي كه در آن اتّفاق بزرگي افتاده باشد  نوروز است. روزي كه شما در آن بتوانيد اتّفاق بزرگي را محقَّق كنيد  نوروز است. بعد  خود حضرت مثال مي زنند و مي فرمايند: آن روزي كه جناب آدم و حوّاي گام  بر روي زمين گذاشتند  نوروز بود  براي بني آدم و نوع بشر  روز نو اي بود. روزي كه حضرت نوح - بعد از توفان عالم گير - كشتي خود را به ساحل نجات رساند  «نوروز» است  روز نواي است و داستان تازه اي در زندگي بشر آغاز شده است. روزي كه قرآن بر پيغمبر نازل شد  روز نو اي براي بشريت است - حقيقت قضيه همين است  روزي كه قرآن براي بشر نازل مي شود  مقطعي در تاريخ است كه براي انسان ها روز نو است - روزي هم كه اميرالمؤمنين عليه السّلام به ولايت انتخاب شد  روز نو است.[2]
 
تجليل از كار شايسته ايران اسلامي با عيد نوروز
مقام معظم رهبري ضمن تجليل از برخورد شايسته اي كه در دوره اسلامي با نوروز باستاني شده است يعني با الهام گيري از آموزه هاي اسلامي جنبه هاي مثبت اخلاقي و عاطفي و عقلاني آن را اخذ و جنبه هاي خرافي و غير معقول آن بركنار نهاده شده است، مي فرمايد:
به نظر من آن‌چه كه ملت ايران در باب عيد نوروز انجام داده است، يكي از زيباترين و شايسته‌ترين كارهايي است كه مي‌شود با يك مراسم تاريخي و سنّتي انجام داد. اوّلِسال شمسي ما ايراني‌ها، - يعني اوّل بهار - عيد نوروز است. اوّلاً ملت ايران افتخار دارد كه سال شمسي او هم سال هجري است؛ يعني هم‌چنان‌كه سال قمري ما  از مبدأ هجرت خاتم الانبياء عليه و علي آله الصّلاة والسّلام است، سال شمسي ما هم از مبدأ هجرت است. بقيه‌ي ملت‌هاي مسلمان براي سال شمسي خود، از سال ميلادي استفاده مي‌كنند؛ ولي ما ايراني‌ها، هجرت نبيّ اكرم را، هم مبدأ سال قمري قرار داديم، هم مبدأ سال شمسي.
اين، مطلبِ اوّل كه به نظر من نشانگر هنر و عشق وعلاقه‌ي ايراني به تعاليم مقدّس اسلام و به آثار مطهّر و مقدّس نبوي است. در ضمن، اوّلِ سال را اوّلِ فصل بهار انتخاب كرده‌ايم، در حالي كه مسيحيان، اوّلِ زمستان رااوّلِ سال قرار مي‌دهند! البته فرق آن‌ها با ما اين است كه ولادت حضرت مسيح، تاريخ مشخّصي ندارد و يك مطلب حدسي است؛ در حالي‌كه هجرت نبيّ مكرّم اسلام، از نظر تاريخي كاملاً دقيق و مشخّص است. به‌ هر حال ما اوّلِ بهار را اوّلِ سال خودمان قرار داده‌ايم كه اين هم يك ذوق و سليقه‌ي ايراني است. اوّلِ بهار، اوّلِ رويش طبيعت، اوّلِ بيداري باغ و راغ و بوستان و اوّلِ بالندگي همه‌ي موجودات زنده است. اين بهتر از زمستان است كه وقت مردن و انجماد طبيعت و گياه و نباتات است.[3]
 
برخورد اسلام با سنت هاي رايج در بين ملت ها از جمله نوروز
در بخشي از بيانات، رهبر معظم انقلاب، حضرت آيت الله خامنه اي به يك اصل اساسي كه اسلام در برخورد با آداب و و رسوم به جاي مانده از فرهنگ هاي گذشته و جوامع تازه مسلمان شده،  داشته است ، اشاره نموده مي فرمايند:
در تعاليم اسلام نكته‌اي وجود دارد كه خوب است برادران و خواهران به آن توجّه كنند. اسلام با سنّت‌هايي كه از قبل از اسلام باقي مانده است، دو نوع رفتار مي‌كند.
اوّلاً بعضي سنّت‌هاي غلط را به‌كلّي از بين مي‌برد و نابود مي‌كند؛ چون سنّت‌هاي درستي نيست. مثل اين‌كه عرب‌ها قبل از اسلام، دختران خودشان را نگه نمي‌داشتند، يا بيشترِ ملت‌هاي غيرمسلمان، جنس زن را تحقير و اهانت مي‌كردند! اسلام اين سنّت را به‌كلّي از بين برد؛ چون به‌كلّي غلط بود.
ثانياً اسلام بعضي از سنّت‌ها را از بين نبرده است. كالبد سنّت را نگه داشته و محتوا و روح آن را عوض كرده است؛ مثل بسياري از اعمال و مراسم حج. اين طوافي را كه ملاحظه مي‌كنيد، قبل از اسلام هم بود؛ منتها محتواي طواف، محتواي شرك بود! اسلام آمد و اين عمل را از محتواي شرك آلود، خالي و از محتواي توحيد پُر كرد. طواف در آن زمان، مظهر گرايش انسان به آلهه و اربابِ ادّعايي و پنداري بود؛ آن را تغيير داد و مظهر ارادت انسان به مركز عالم وجود - يعني حضرت حق متعال و وجود مقدّس پروردگار - قرار داد. ظاهر را نگه داشت و باطن را عوض كرد.

اسلام در بسياري از مواقع، با سنّت‌ها اين كار را مي‌كند. مردم ما عينِ همين كار را با نوروز كردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتواي آن را عوض كردند. نوروز در ايران، جشني در خدمت حكومت‌هاي استبداديِ قبل از اسلام بود! به همين خاطر است كه «نوروز باستاني»، «نوروز باستاني» مي‌گويند! «نوروز»‌اش خوب است، ولي «باستاني»‌اش بد است! «باستاني» يعني اين‌كه همه‌ي اين جشن‌هاي دوره‌ي سال - مثل جشن «نوروز»، يا جشن «مهرگان»، يا جشن‌هاي ديگري نظير «خردادگان»، «مردادگان» و جشن‌هاي گوناگوني كه قبل از اسلام بوده است - در خدمت حكومت‌هاي استبدادي و سلطنت‌هاي پوسيده‌ي دوران جاهليت ايران بود! محتواي نوروز، محتواي مردمي و خدايي نبود؛ توجّه و ارادت به حضرت حق در آن نبود؛ جهات عاطفي و انساني و مردمي در نوروزنبود! ملت ايران نوروز را نگه داشتند؛ اما محتواي آن را عوض كردند. اين محتواي امروز نوروز ايراني، غير از محتواي باستاني است.
نوروز براي ملت ما، امروز عبارت است از اوّلاً : توجّه مردم به خدا. اوّلِ تحويلِ سال كه مي‌شود، مردم دعا مي‌خوانند، «يا محوّل الحول والاحوال» مي‌گويند، آغاز سال را با ياد خدا شروع مي‌كنند، توجّه خود را به خدا زياد مي‌كنند. اين، ارزش است. ثانياً نوروز را بهانه‌اي براي ديد و بازديد و رفع كدورت‌ها و كينه‌ها و محبّت به يكديگر قرار مي‌دهند. اين همان برادري و عطوفت اسلامي و همان صله‌ي رحم اسلام است؛ بسيار خوب است. ضمناً نوروز را بهانه‌اي براي زيارت اعتاب مقدّسه قرار مي‌دهند؛ به مشهد مسافرت مي‌كنند - كه هميشه يكي از پرجمعيت‌ترين اوقات سال در مشهد مقدّس، اوقات عيد نوروز بوده است - اين بسيار خوب است.
پس مي‌بينيد كه نوروز را نگه داشتند، محتواي آن را كه غلط بود، به محتواي صحيح و درست تبديل كردند. اين هنر ملت ايران و ذوق و سليقه‌ي ايراني مسلمان است. ما عيد نوروز را از ديدگاه كساني كه با اسلام سر و كار دارند، تأييد مي‌كنيم. عيد نوروز، چيز خوبي است. وسيله‌اي است كه با آن دل‌ها شاد مي‌شود، انسان‌ها با يكديگر ارتباط برقرار مي‌كنند، صله‌ي رحم و صله‌ي احباب مي‌كنند؛ چون دوستان و رفقا هم مثل ارحام، احتياج به صله دارند. انسان بايد با ارحام صله كند، بايد با دوستان و رفقا هم صله كند؛ يعني ارتباط برقرار كند. اين، ارتباط عيد نوروز است كه بسيار خوب است.[4]
همخواني عيد نوروز با آموزه هاي اسلامي
بر خلاف برخي از افراد كه عيد نوروز را با آموزه هاي اسلامي ناهماهنگ و حتي در تعارض مي دانند، حضرت آيت الله خامنه اي آداب و رسوم اخلاقي و تربيتي آن را همخوان با نظام ارزشي و آموزه هاي ديني مي دانند و در اين باره از جمله مي فرمايند:
اين جشن يك جشن ملي است؛ جزو اعياد ديني نيست؛ لكن از سوي بزرگان شرع مقدس ما هم، نوروز مورد تأييد قرار گرفته. ما روايات متعددي داريم كه در آنها از نوروز تجليل شده و روز نوروز گرامي داشته شده. اين موجب شده است كه نوروز وسيله‌اي بشود براي اظهار عبوديت انسانها در مقابل پروردگار و تواضع ما در مقابل پروردگار. در واقع فرصتي است براي اينكه انسان دل خود را با ياد خدا هم طراوت ببخشد.
نوروز كه يك عيد علي‌الظاهر غير ديني است، عيد ملي است، جنبه‌ي ديني و يادآوري ديني ندارد؛ اگرچه حالا در بعضي از روايات دارد كه «النّيروز من ايّامنا»: از روزهاي ماست – حالا نمي‌دانيم چقدر اين روايات اعتبار و استحكام سندي دارد – اما محتواي ديني در همه‌ي حوادث زندگي انسان وجود دارد؛ از جمله در اين عيد. خوشبختانه مردم ما توجه دارند، دعا مي خوانند، ذكر مي گويند، در مشاهد مشرفه شركت مي‌كنند؛ حتّي كساني كه به شهرها و مراكزي مي روند كه علي‌الظاهر مشاهد مشرفه‌ي معروف هم ندارد، آنجا اگر امامزاده‌اي پيدا شود، ساعت تحويل را حتما توي امامزاده مي‌گذرانند؛ اگر مثلا فرض كنيد عيد را به شيراز مي روند، ساعت تحويل را در شاه چراغ مي روند؛ اين يك عادت بسيار پسنديده‌اي است در بين مردم ما. هرچه بتوان محتواهاي ديني را در همه‌ي حوادث زندگي و پديده‌هاي زندگي افزايش داد، اين به نفع ماست.

محتواي انساني و اسلامي نوروز
من مايلم جوانان عزيز، بخصوص فرزانگان، به اين مطلب، درست توجّه كنند كه اسلام در برخورد با پديده‏ هايي كه از كشورها و از ملتهاي ديگر، يا از دوره‌‏هاي قبل به آن رسيده است، يك برخورد حكمت‏آميز و همراه با دقّت و نگاهي همه‏جانبه دارد. هر چيزي كه قابل اين است تا محتواي صحيح پيدا كند، اسلام آن را مي‏گيرد، به آن جهت و محتواي صحيح مي‏دهد و در دسترس مردم مي‏گذارد. مثلاً بعضي از همين مراسم حج، مثل طواف، سعي و قرباني كردن، از قبل از اسلام بود. اسلام، اين مراسم را گرفت، محتواي شرك‏ آلود، مادّي و غلط را از آن خارج كرد و محتواي توحيدي به آن داد؛ آن را درك كرد و به صورت يك درس، به مردم برگرداند. كار خيلي عجيب و مهمّي است. در باب عيد نوروز و مراسم سنّتي قديمي هم همين‏طور؛ اسلام، عيد نوروز را گرفت، محتواي انساني و اسلامي و معنوي به آن داد و به مردم برگرداند. اوّلِ سال تحويل، شما به دستور اسلام با خدا رابطه برقرار مي‏كنيد و مي‏گوييد: «يا مقلّب القلوب و الابصار. يا مدبر الّليل والنهار. يا محوّل الحول و الاحوال»؛ اي كسي كه گردش زمين و آسمان، گردش دلها و چشمها و گردش روزگاران به دست توست، اين گردش قراردادي سال را هم براي ما با بركت و مبارك قرار بده؛ «حوّل حالنا الي احسن الحال»
 
نوروز و معنويت
امسال اتفاقاً بهار طبيعت، با بهار دعا و قرآن، هم‏زمان شده است. چند روز ديگر، ماه مبارك رمضان شروع خواهد شد كه بهار نوسازي و خودسازي انسان و بهار انس با خداست. مگر مي‏شود از اين جنبه‏ ي كار، غافل ماند؟ همه‏ ي خطاها و اشتباهات، ناشي‏ از نپرداختن به اين جنبه‏ي كار است. آنكه خطايش كمتر بود، آنكه دلش به نور معرفت و هدايت خدا منوّر بود، آنكه اشاره‏اش براي اين ملت و براي ما و براي عشاق اسلام در عالم، راهگشا و راهنما بود يعني امام راحل عظيم ما به اين جهت اين‏طور بود كه رابطه‏ ي او با خدا، تأمين شده بود.
در دنيا، انقلابها، حكومتها، اداره‏ها و رياست‏ها از آنجا عيب پيدا مي‏كند و منحرف مي‏شود كه از اين جنبه يعني جنبه ‏ي معنويت، جنبه ‏ي رابطه‏ ي با خدا، جنبه ‏ي ارتباط و اتصال قلب به خدا غافل ماندند و غافل مي‏مانند. ما هم اگر دقت كنيم، آنجايي كه پيش رفتيم، موفق شديم، خوب عمل كرديم و راضي هستيم، آنجايي است كه اين جنبه را تأمين كرديم. هرجا هم ضربه خورديم، به‏ خاطر ضعف در اين جنبه‏ ي كار است.
ارتباط با خدا را نبايد دست‏ كم گرفت. همه چيز ما، در گروي اين رابطه است. اين رابطه است كه دل ما را قرص مي‏كند، تا از دشمني ها هراس نكنيم. اين رابطه‏ ي با خداست كه دلهاي ما را از محبت به مؤمنين و پويندگان راه خدا پُر مي‏كند، تا اختلاف نظرها و اختلاف سليقه‏ ها را نبينيم. اين رابطه‏ ي با خدا و اتصال به خداست كه موجب مي‏شود، ما براي اهواي خودمان، حقيقت را زير پا نگذاريم و مصلحت را فداي غرض شخصي نكنيم. اين رابطه‏ ي با خداست كه موجب مي‏شود، ما از راه خدا منحرف نشويم و از پيمودن اين راه، پشيمان و خسته و ملول نگرديم. اين رابطه ‏ي با خدا، هميشه ممكن است و هيچ‏وقت دير و محال نيست.[5]
 
نوروز بهانه اي براي تحول دروني
حضرت آيت الله خامنه اي با توجه به اهميت تحول دروني و بازنگري در اعمال و رفتار گذشته كه در دعاي تحويل سال هم مورد اشاره واقع شده است اين مهم را مورد تاكيد قرار داده مي فرمايند:
اگر شما مي‌خواهيد روز اوّلِ فروردين را هم براي خودتان روز «نو» و نوروز قرار دهيد، شرط دارد. شرطش اين است كه كاري كنيد و حركتي انجام دهيد؛ حادثه‌اي بيافرينيد. آن حادثه در كجاست؟ در درون خود شما! «يا مقلّب القلوب و الابصار. يا مدبّر الليل و النّهار. يا محوّل الحول و الاحوال. حوّل حالنا الي احسن الحال». اگر حال خود را عوض كرديد، اگر توانستيد گوهر انساني خود را درخشان‌تر كنيد، حقيقتاً براي شما «نوروز» است! اگر توانستيد پيام انقلاب، پيام پيامبران، پيام امام بزرگوار و پيام خون‌هاي مطهّرِبهترين جوانان اين ملت را - كه در اين راه ريخته شده است - به دل خودتان منتقل كنيد، براي شما «نوروز» است.
عزيزان من! سعي كنيد روز اوّل فروردين را براي خودتان «نوروز» كنيد. بعضي كسان روز اوّلِ فروردينشان «نوروز» نيست. ممكن است اوّل فروردين براي آن‌ها از هر روز نحسي هم نحس‌تر باشد! اوّل فروردين - «نوروز» - برايآن‌هايي كه در درون خود، به فساد و انحطاط گرايش پيدا مي‌كنند، آن هايي كه خود را از خدا دور مي‌كنند، آن‌هايي كه خود را از هدف‌هاي بلند اين ملت و اين انقلاب جدامي‌كنند، نوروز نيست، روز عيد نيست، روز جشن و روز شادي نيست؛ شوم است! اين، آن حقيقت مسأله در باب نوروز است.
پس «نوروز» به طور خلاصه خوب است. اوّلِ سال هجريشمسي است، روز نو، اوّلِ بهار، اوّلِ رويش و جوشش طبيعت و اوّلِ شروع زيبايي‌ها در عالم طبيعت است. اين را براي خودتان هم اوّلِ بالندگي و جوشش و اوّلِ بروززيبايي‌ها قرار دهيد و براي خودتان «روز نو» كنيد.
رهبر معظم انقلاب : نوروز، فرصتي است تا انسان به اصلاح امور روحي خود بپردازد. تحويل هر سال جديد شمسي - كه با نوعي تحول در عالم طبيعت مصادف مي باشد - فرصتي است تا انسان به تحول دروني و اصلاح امور روحي، معنوي، فكري و مادي خود بپردازد.
اين دعاي شريفي كه به ما تعليم داده اند تا در آغاز سال بخوانيم، درس همين تحول است. در اين دعا، از خداي متعال درخواست مي كنيم كه در حال و وضعيت روحي و نفساني ما، تحول و دگرگوني مباركي را ايجاد كند. ايجاد تحول، كار خداست؛ اما ما موظفيم كه براي اين تحول دردرون و در زندگي خود و در جهان، اقدام و تلاش كنيم و همت بگماريم.
 ما در دعاي آغاز تحويل، از خداي متعال مي خواهيم كه حالمان را به بهترين حال برگرداند. اين تغيير و تحول، يكي از بزرگ ترين اسرار حركت تكاملي انسان است كه اسلام ما را به آن امر كرده و دستور داده است؛ مخصوص كسان خاصي هم نيست. مبادا كسي خيال كند كه تغيير حال، ازآن كساني است كه طبق معيارهاي اسلامي، دچار بدحالي اند؛ حتي كساني كه حال و اخلاق نيكي دارند، چون بهترين نيستند، از خدا مي خواهند كه به سمت بهترين حركت كنند. ما، هر كه هستيم، هر جا هستيم و در هر مرتبه اي از دانش، معرفت، كمال و اخلاق انساني قرار داريم، بايد از خدا بخواهيم كه حالمان را نيكوتر كند و ما را به سمت كامل تر شدن پيش ببرد.
 
وظيفه انسان در نوروز
رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي در سخناني با اشاره به وظايف افراد در برخورد با عيد نوروز مطالبي را بيان مي كنند كه در يك مورد مي فرمايند:
يكي از وظايف اول سال اين است كه هركس به حالات و حساب خود،  هم حساب شخصي و هم حساب عمومي، هم شخص، هم جماعت مثل يك ملت‌ ـ رسيدگي كند. اين بهانه خوبي است كه انسان به پشت سر خود برگردد و غفلت هايي را كه انجام داده است، كوتاهي ها و كارهاي ناشايستي كه از او سر زده است و همچنين كارهاي خوب خود را يك بار ديگر مشاهده كند. يعني برادران و خواهران عزيز من! همه ما بايد عادت كنيم كه هر سالي كه نو مي شود به مناسبت اول سال به گذشته ي يك ساله ي خود يك نگاهي بكنيم. هر يك از نقاط مثبت و منفي به ما پيامي مي دهند.
 
نوروز فرصت مناسب براي رفع كدورت ها و آشتي قهرها
عيد نوروز هم حقيقتي است. ما با عيد نوروز موافقيم. كسي خيال نكند كه عيد نوروز از لحاظ اسلامي چيز بدي است؛ هركس چنين تصوري بكند، واقعاً اشتباه كرده است. اسلام عيد نوروز را رد نكرده است. البته ممكن است در زمان خلفاي اول، عده‏يي تحت تأثير تفكرات خاصي قرار گرفته باشند و نسبت به اين قضيه به‏عنوان يك تهاجم فرهنگي برخورد كرده باشند و احتمالاً در بعضي از روايات رد شده باشد – كه البته آن هم مسلّم نيست – اما امروز عيد نوروز چيز خوبي است؛ اولِ بهار است و مردم عادت كرده‏اند كه اين ايام را عيد بگيرند و تعطيل باشند و شادي كنند و به ديدن يكديگر بروند و به هم عيدي بدهند و قهرها آشتي كنند و دورها نزديكي كنند؛ اين چيز بسيار خوبي است و بنده صددرصد با عيد نوروز و با جشن گرفتن اين ايام موافقم.
هر كاري هم كه در اين ايام به جشن مردم كمك كند و آن را معنا ببخشد، خيلي خوب است و هيچ ايرادي ندارد؛ يعني كسي كه دارد براي عيد نوروز برنامه ‏ريزي مي‏كند، نبايد احساس گناه و جرم و كمبودي بكند؛ منتها شاد كردن مردم يك چيز است، مبتذل كردن فضا يك چيز ديگر است. من گاهي مي‏بينم كه به‏عنوان شاد كردن مردم، فضا را مبتذل مي‏كنند! مثلا اگر مي‏خواهند جوك و لطيفه‏يي بگويند، لات‏بازي مي‏كنند! لات‏بازي بد است؛ هرجا باشد، بد است؛ در تلويزيون هم بد است، در راديو هم بد است. تيپ هاي متين و شسته و رُفته مي‏توانند همان مقصود را به شكلهاي خوب كاملاً برآورده كنند؛ لزومي ندارد كه در اين زمينه آدم به پَستي گرايش پيدا كند
 
نوروز نماد طراوت و مهرباني
عيد نوروز يك عيد شرقي و حامل ارزشهاي برجسته و ممتازي است. در واقع عيد نوروز يك نماد است؛ نماد نوآوري و طراوت و جواني و نشاط ، همچنين نماد مهرباني و محبت به يكديگر، سركشيِ برادران از يكديگر، محبت خانواده‌هاي خويشاوند به يكديگر، محكم كردن روابط دوستي و مهرباني ميان دوستان، آشنايان و زدودن كينه‌ها؛ چون بهار مظهر طراوت است، مظهر نشاط است و همه‌ي اين معاني در واقع در بهار وجود دارد و اين يك امتياز است براي ملتهاي ما كه نوروز را آغاز سال نوِ خودشان قرار دادند، مبدأ تاريخ قرار دادند؛ به خاطر اينكه حامل اين معاني برجسته است.
نوروز؛ عامل همگرايي و هم افزايي ملت هاي منطقه
 …عيد نوروز وسيله اي براي همبستگي ملت هاي متعددي است كه اميدواريم اين همبستگي روز به روز ميان ملت هاي برادر و همسايه و مومن بيشتر شود.[6]
امروز متأسفانه بعضي از قدرتهاي بزرگ درصدد بحران‌آفريني ميان ملتها هستند؛ ميان ملتها بحران‌آفريني مي كنند؛ ملتهاي برادر را در مقابل هم قرار مي دهند. اينجور وانمود مي كنند كه منافع اين ملتها در تقابل با يكديگر هست.
واقعيت چيز ديگري است؛ واقعيت اين است كه منافع ملتهاي ما نه فقط در تقابل با يكديگر نيست، بلكه كمك‌ كننده و هم‌افزائي‌بخش يكديگر است. ما مي توانيم در كنار هم باشيم، به هم كمك كنيم و يك مجموعه‌ي باارزشِ والاي جهاني و فرهنگي و داراي قدرت بين‌المللي تشكيل بدهيم. اين اجتماعِ امروز شما و ادامه‌ي اين در سالهاي آينده، ان‌شاءاللَّه به اين هم كمك خواهد كرد.
ما از تقويت ارتباطات بين كشورهاي اين منطقه، كشورهاي همسايه كه فرهنگ مشتركي دارند، استقبال مي كنيم و به آن با همه‌ي توانمان كمك مي كنيم. هر كدام از اين كشورهاي همسايه‌ي ما در شرق ما، در غرب ما، در شمال و جنوب ما تقويت بشوند، ما احساس مي كنيم كه اين به سود ماست. هر كدام بتوانند در اين ماجراهاي بزرگ جهاني، در اين تضادهائي كه هست، از خود هويت برجسته‌اي نشان بدهند، ما سرافراز مي شويم؛ ما خوشحال مي شويم. ما كمك مي كنيم، ان‌شاءاللَّه خداي متعال هم كمك كند به همه‌ي ما.[7]

1.سخنراني در ديدار مسئولان 1/1/1369.

2.سايت طوبي, مناسب هاي عمومي,

3.همان.

4.همان.

5.سخنراني در ديدار مسئولان كشوري و لشكري در نخستين روز از سال نو و در آستانه ي ماه مبارك رمضان, 1/1/1369.

6.پيام مقام معظم رهبري به مناسبت آغاز سال جديد 1/1/1375.

7.بيانات رهبر انقلاب در ديداربا روساي جمهور شركت كننده در جشن جهاني نوروز 7 /1/1389.
 

درسها و عبرت های عاشورا

نوشته شده توسطنژاد شاهبداغي 8ام اسفند, 1395

ضرورت مبارزه با حکامی که حقوق مردم و تعالیم دین را به رسمیت نمیشناسند

امام حسین(ع): ايها الناس إن رسول الله (ص ) قال من رأي سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله ناكثا عهده مخالفا لسنة رسول الله يعمل في عباد الله بالإثم و العدوان فلم يغير عليه بفعل و لا قول كان حقا علي الله أن يدخله مدخله.

اي مردم ! رسول خدا فرمود: هر كس حاکم زورگويي را ببيند كه حرام خدا را حلال نموده ، پيمان الهي را مي شكند و با سنت و قوانين رسول خدا از در مخالفت در آمده و در ميان بندگان خدا، راه گناه و معصيت و ستم و دشمني را در پيش مي گيرد، ولي با عمل يا سخن اظهار مخالفت نكند، بر خداوند است كه او را در محل و جايگاه آن حاکم ظالم قرار دهد.

( منبع: مقتل مقرم / 185. طبری 6 / 229.مقتل خوارزمی 1 / 229)

هفته بسیج برتمامی بسیجیان ولایت مبارکباد

نوشته شده توسطنژاد شاهبداغي 2ام آذر, 1395

✨ امام خمینی(ره):

من همواره به خلوص و صفاي #بسيجيان غبطه مي خورم و از خدا مي خواهم 

تا با بسيجيانم محشور گرداند، چرا كه در اين دنيا افتخارم اين است كه خود بسيجي_ام. 

✨  امام خامنه ای(مدظله العالی):

 بسيج ميقات پا برهنگان و معراج انديشه پاك اسلامى است كه تربيت يافتگان آن،

 نام و نشان در گمنامى و بى نشانى گرفته اند.